زن یا کارگرخانه؟؟؟؟

ساخت وبلاگ
یک کلیپ هندی دیدم که پدری خونه دخترش مهمون بود و دقت کرد دید دخترش لحظه ای نمیشینه 

کارهای اداریش، کارهای بچه ها و تکالیفشون، کارهای خونه، مهمون داری و ...

کلا دختره شبیه ادم اهنی فقط کار می کرد 

. دامادش روزنامه می خوند و تی وی تماشا می کرد چایی که همسرش براش اورد رو جرعه جرعه و با لذت نوش جونش می کرد 

پدر دختر وقتی رفت یک نامه به دخترش داد و ازش عذر خواست

نوشت:

خانم شدی و شبیه خاله بازی بچگی هات همه کار را تو انجام میدی

کاش تو بچگی بهت میگفتم همه کارها فقط وظیفه تو نیست باید همسرت هم کمکت کنه 

میگفت حتمن پدر همسرت هم بهش نگفته باید چیکار کنه 

ماها مقصریم چون به مادرتون کمکی نکردیم تا شماها یاد بگیرید قطعا پدر همسرت هم فقط روزنامه می خونده و چای میخورده من از طرف ایشون هم ازت معذرت می خوام

ماها کار اشتباهی کردیم ولی هنوز دیرنشده من از همین امروز به مادرت کمک میکنم تا دیگران هم ببینند و یاد بگیرند ...

 

 

و همراه با تصاویری که داشت خیلی تاثیرگذار شده بود 

تصمیم داشتم امروز به همسری نشونش بدم.

 

کلی کار روز جمعه دارم که با وجود علی واقعا نمیشه دست تنها انجام داد 

دلم میخواست باشه کمک کنه ولی خب با دوستاش هماهنگ کردند رفتند بیرون و در جواب سوالم که پرسیدم کی میای؟

گفت ناهار بخورید من شب میام

نمیدونم چرا فکر میکنه باید حتما جمعه ها بریم بیرون و اگه من کار داشته باشم و نتونم برم باید با دوستانش بره 

به نظر دیدن این فیلم هم هیچ فایده ای نداره

مرد خودش باید دلش بخواد کمک کنه به هر حال میبینه منم شبیه خودش در طول هفته میرم سر کار و نیستم منم دلم میخواد جمعه ها رو استراحت کنم

دلش میخواست کمک می کرد زودتر کارها تمام می شد غروب با هم می رفتیم 

من هیچ وقت اون فیلم رو بهش نشون نمیدم چون اون وقت دیگه کمکش ارزشی نداره میشه یک تحمیل و اجبار

 

 

کاااااش خودش دلش میخواست کمکم کنه

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 578 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 20:41