اشک داغ مردم

ساخت وبلاگ

داشتم با حرفهاش مسخ می شدم

قشنگ منتظر یک جرقه برای گریه کردن بودم

خودشم به پهنای صورت اشک می ریخت

 

یعنی مردم ما این همه ندار هستند و ما بی اطلاع..؟

مگه چی گفتم بهش؟

بهش گفتم وامتون پایان ترم جاری واریز میشه..

زهرخند زد و گفت

نوش دارو بعد مرگ سهراب میشه

نمیتونم صبر کنم

با اشک و آه رفت

دلم میخواد اونقدر داشتم تا به تک تکشون کمک کنم ولی خودشم میدونه ندارم

 

 

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 189 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35