بیماری

ساخت وبلاگ

بیماری, خونه ما از جمعه دو هفته گذشته شروع شد

سجاد با حالت کسل بیدار شد و کم کم تب و لرز

اخر شب بردیمش دکتر

متاسفانه با تمام تلاشهای من و به خاطر عشق شدید دو تا داداش به هم و بوسهای مکررشون علی هم بعد دو روز مریض شد و من شدم پرستار عزیزام

از اونجا که علی شبیه یه کنه کوچولو همش به من چسبیده و بوسم میکنه کم کم منم بهشون ملحق شدم و یک روز کامل افتادم تو خونه..

دکتر که دید بچه کوچیک دارم به جا چرک خشک کن چند تا پنی سیلین خوشگل تجویز کرد که خدا رو شکر سریعا جواب داد و حالم خوب شد

الانم همه خوبیم جز علی

تا میره خوب شه شبها باز سرما میخوره و این برمی گرده به حساسیتش به پتو

خدا کنه زودتر خوب شه که دلم ریش میشه از سرفه ها و گریه هاش...

 

پ ن: علی از بچگی از پتو نفرت داشت اگه تو خواب عمیق هم باشه همین چیزی بندازم روش میزنه زیر گریه و پرت میکنه کنار

خب سرمای زمستون و شرایط خونه طوریه که هر چی هم مراعات کنم بازم باید روانداز باشه تا سرما نخوره که امکان پذیر نیست

باید یه اندیکاتور سفارش بدم به یاد نوزادیهاش و مفید

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 188 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35